مطالب خیلی باحال
بیا تو نترس
همه چي
 
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 16 مهر1392 توسطمحمد
 

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 10 مهر1392 توسط محمد
 

 

نوشته شده در تاريخ دوشنبه 8 مهر1392 توسط محمد
 

نوشته شده در تاريخ یکشنبه 7 مهر1392 توسط محمد
 

نوشته شده در تاريخ شنبه 6 مهر1392 توسط محمد
 

 

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 3 مهر1392 توسط محمد
 

ابهت یعنی این:
از حرف‌هایم عقب‌نشینی نمی‌کنم.
من روی حرف‌هایم ایستاده ام مطمئن باشید بدون دلیل هیچ حرفی نمی‌زنم و وقتی وارد دعوایی می‌شوم آن قدر شجاعتش را دارم که عقب نشینی نکرده و ثابت کنم که به چه دلیل آن اظهارات را مطرح کردم. من مدارک کافی دارم و ثابت می‌کنم این آقا چه کار دارد می‌کند.
اسم اسطوره را از جلوی اسم ما بردارید ما بشویم همان علی دایی تا بتوانیم حرفایمان را بزنیم

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 2 مهر1392 توسط محمد
 

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 2 مهر1392 توسط محمد
 

 

نوشته شده در تاريخ پنجشنبه 28 شهریور1392 توسط محمد
 

آینده  جالب کیهانی شما !! (طالع بینی) www.taknaz.ir
 
 
سرنوشت کیهانی شما

فروردین+ فروردین = پیوندی آتشین
فروردین+اردیبهشت = پیوندی کاملا عشقی
فروردین+خرداد = خوش دل و امیدوار
فروردین+تیر = اختلاف فراوان
فروردین+مرداد = شدید
فروردین+شهریور = سرد و گرم
فروردین+مهر = کمی غیر ممکن
فروردین+آبان = خیلی با حرارت
فروردین+آذر = پر از ماجرا جویی
فروردین+دی = هیجانات فراوان
فروردین+بهمن = شگفت انگیز
فروردین+اسفند = توام با مشکلات

 

اردیبهشت+فروردین = پر شور و هیجان
اردیبهشت+ اردیبهشت = خیلی مناسب
اردیبهشت+خرداد = پیوندی نا موفق
اردیبهشت+تیر = اتحادی عمیق
اردیبهشت+مرداد = کاملا دوست داشتنی
اردیبهشت+شهریور = تشریک مساعی زیاد
اردیبهشت+مهر = جسمانی و شهوانی
اردیبهشت+آبان = آرام و آهن ربایی
اردیبهشت+آذر =بسیار ناهموار
اردیبهشت+دی = کمی هولناک
اردیبهشت+بهمن = خیلی قوی
اردیبهشت+اسفند = توام با جذابیت

 

خرداد+فروردین = دارای آینده ی روشن
خرداد+اردیبهشت = پیوندی دشوار
خرداد+ خرداد = پیوندی نا پایدار
خرداد+تیر = افقی روشن
خرداد+مرداد = عافیت طلب و عیاش
خرداد+شهریور = عاشقانه
خرداد+مهر = کاملا با شکوه
خرداد+آبان = بن بست عشقی
خرداد+آذر = سراسر شادمانی
خرداد+دی = چشم در چشم نیافتد
خرداد+بهمن = دوستان خوب برای هم
خرداد+اسفند = مرهم یکدیگر

 

تیر+فروردین = پیوندی سست
تیر+اردیبهشت = محیطی راحت و مرفه
تیر+خرداد = پیوندی نا هماهنگ
تیر+تیر = رابطه ی رویایی
تیر+مرداد = هیجانی و پر زحمت
تیر+شهریور = محرک یکدیگر
تیر+مهر = زندگی پر از تلاطم
تیر+آبان = جرقه و پرواز
تیر+آذر = سراسر مشکل
تیر+دی = زوجی دلسوز
تیر+بهمن = سراسر اضطراب
تیر+اسفند = تقویت کننده ی هم

 

مرداد+فروردین = خاطرات به یاد ماندنی
مرداد+اردیبهشت = احساسات پاک
مرداد+خرداد = زندگی پر از نشاط
مرداد+تیر = پیوندی عاشقانه
مرداد+مرداد = جنگ اراده ها
مرداد+شهریور = ازدواجشان دشوار است
مرداد+مهر = شادی بزرگ
مرداد+آبان = برخورد دو قطب
مرداد+آذز = بسیار نیروبخش
مرداد+دی = کوتاه اما شیرین
مرداد+بهمن = می تواند مشکل باشد
مرداد+اسفند = زندگی توام با جرقه

 

شهریور+فروردین = دور از یکدیگر
شهریور+اردیبهشت = استوار و لذت بخش
شهریور+خرداد = کاملا غیر معمول
شهریور+تیر = اختلاف زیاد
شهریور+مرداد = عقاید نا همامنگ
شهریور+شهریور = سازگار
شهریور+مهر = زندگی با سختی
شهریور+آبان = هیجانات واقعی
شهریور+آذر = نیازهای مخالف
شهریور+دی = موافق و سازگار
شهریور+بهمن = تیره و گلالود
شهریور+اسفند = بهشتی

 

مهر+فروردین = زندگی پر تناقض
مهر+اردیبهشت = جسمانی و شهوانی
مهر+خرداد = پیوندی بسیار عالی
مهر+تیر = تلاشی سخت
مهر+مرداد = نیروبخش
مهر+شهریور = مخالف
مهر+مهر = قدرتی نا پایدار
مهر+آبان = پاداش و هیجان
مهر+آذر = هم پرواز
مهر+دی = پیوندی سست
مهر+بهمن = ازدواج شگفت انگیز
مهر+اسفند = آرامش و پاداش

 

آبان+فروردین = جاودانه و طولانی
آبان+اردیبهشت = پیوندی با اجر
آبان+خرداد = لطیف و با نشاط
آبان+تیر = زندگی بهشتی
آبان+مرداد = نمایش پر قدرت
آبان+شهریور = شروعی آرام
آبان+مهر = لجاجت و گول زنی
آبان+آبان = انفجار
آبان+آذر = تحمیلی و اجباری
آبان+دی = شیفته ی یکدیگر
آبان+بهمن = بالا و پایین
آبان+اسفند =کاملا عالی

 

آذر+فروردین = عالی و شگفت انگیز
آذر+اردیبهشت = درگیری زیاد
آذر+خرداد = سرد و گرم
آذر+تیر = غیر صمیمی
آذر+مرداد = دلسوز واقعی
آذر+شهریور = نیرو بخش
آذر+مهر = لذت مشترک
آذر+آبان = کارد و پنیر
آذر+آذر = لذت توام با آشوب
آذر+دی = مغایرت زیاد
آذر+بهمن = روابطی بسیار گرم
آذر+اسفند = مشکل دار است

 

دی+فروردین = با جدل
دی+اردیبهشت = زندگی با آینده ای زیبا
دی+خرداد = پیوندی سخت
دی+تیر = پیوندی با شکوه
دی+مرداد = اختلاف زیاد
دی+شهریور = عجیب
دی+مهر = برنده ای ندارد
دی+آبان = خیلی عجیب
دی+آذر = نامناسب
دی+دی = طولانی و پا بر جا
دی+بهمن = کمی مخوف
دی+اسفند = عشقی و شهوانی

 

بهمن+فروردین = بسیار عاشقانه
بهمن+اردیبهشت = خیلی خود سر و لجوج
بهمن+خرداد = پیوندی سرد
بهمن+تیر = خیلی مضر
بهمن+مرداد = بسیار دلکش
بهمن+شهریور = نا هماهنگ
بهمن+مهر = بسیار بسیار عالی
بهمن+آبان = مغایر یکدیگر
بهمن+آذر = نیازمند جد و جهد
بهمن+دی = با کمی نا خالصی
بهمن+بهمن = واقعی و شگفت انگیز
بهمن+اسفند = احتمال نا خوشی

 

اسفند+فروردین = نیازمند به گذشت
اسفند+اردیبهشت = یک پیوند عالی
اسفند+خرداد = نیازمند به بصیرت
اسفند+تیر = شیفته ی یکدیگر
اسفند+مرداد = زوج رمانتیک
اسفند+شهریور = آرام و حامی
اسفند+مهر = عشقی افسانه ای
اسفند+آبان = سراسر شادی و اعتدال
اسفند+آذر = مشکلات زیاد
اسفند+دی = احساسات واقعی
اسفند+بهمن = یکدیگر را درک کنید

 

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 27 شهریور1392 توسط سمیه
 

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 27 شهریور1392 توسط سمیه
 
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 20 شهریور1392 توسط سمیه
 
بودا به دهی سفر کرد .

زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.

بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :

«این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید»

بودا به کدخدا گفت :

«یکی از دستانت را به من بده»

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .

آنگاه بودا گفت :

«حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند»

بودا لبخندی زد و پاسخ داد :

هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند .

بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .

برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 19 شهریور1392 توسط سمیه
 

نسلی هستیم که هرگز در آینده

نخواهیم گفت:

کجایی جوانی که یادش بخیر!!!

هیچ یاد خیری نداریم...

 

 

نوشته شده در تاريخ یکشنبه 17 شهریور1392 توسط سمیه
 
20 ثانیه به مرکز تصویر خیره بشید بعد به دستتون که روی موس هست نگاه کنید !!

خطاهای دید,خطاهای دید جالب,خطاهای دید عجیب,خطاهای دید شگفت انگیز,خطاهای دید چشم,خطاهای دید باحال,خطاهای دید بسیار جالب,تصاویر خطای دید,عکس های خطای دید

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 16 شهریور1392 توسط سمیه
 

  پسر ده ساله به یک کافی شاپ رفت،موقعیکه پشت میز نشست از گارسون پرسید:

قیمت بستنی گردویی چند است؟

او گفت: 50 سنت است.

پسر از جیبش پول درآورد و آن را شمرد.

سپس پرسید:قیمت بستنی ساده چقد است؟

آنجا افراد دیگری بودند که منتظر بستنی بودند گارسون درحالیکه کمی بداخلاق و بی حوصله بود با تندی گفت:35 سنت است.

پسر دوباره پولش را شمرد و گفت:

لطفا یک بستنی ساده بدهید.

گارسون بستنی ساده را همراه با صورن حساب برای او برد.پسر بستنی اش را خورد و پولش را به صندوق پرداخت کرد.

وقتی گارسون میز را تمیز میکرد شروع به گریه کردن کرد...در گوشه بشقاب 15 سنت بابت انعام برای او گذاشته بود.
پسر به جای بستنی گردویی ،بستنی ساده گرفت تا بتواند به او انعام بدهد...............

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 16 شهریور1392 توسط سمیه
 


امروز صبح که از خواب بیدار شدی،

نگاهت می کردم،

امیدوار بودم که با من حرف بزنی،

حتی
برای چند کلمه،

نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،

از من تشکر کنی؛

اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،

مشغول انتخاب لباسی که
میخواستی بپوشی،

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی،

فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی
و به من بگویی:"سلام"،

اما تو
خیلی مشغول بودی.


یک بار مجبور شدی منتظر شوی و برای مدت یک ربع ساعت، کاری

 نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.

بعد دیدمت که از جا پریدی،

اما تو به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از

آخرین شایعات با خبر شوی.

تمام روز با صبوری منتظرت بودم،

با آن همه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی

با من حرف بزنی.

متوجه شدم قبل از نهار هی دورو برت را نگاه می کنی؛

شاید چون خجالت می کشیدی،

سرت را به سوی من خم نکردی!!!

تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.


بعد از انجام دادن چند کار،

تلویزیون را روشن کردی،

نمیدانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟

در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی را

جلوی آن می گذرانی.

در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط ازبرنامه هایش
 لذت می بری.

باز هم صبورانه انتظار ترا کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی،

شام خوردی و باز هم با من صحبتی نکردی!!!

موقع خواب،

فکر
می کنم خیلی خسته بودی،

بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب بخیر گفتی،

نمی دانم که چرا به من شب به خیر نگفتی؛

اما اشکالی
ندارد،

آخر مگر صبح به من سلام کردی؟!

هنگامی که به خواب رفتی،

صورتت را که خستهء تکرارِ یکنواختی های روزمره بود

را عاشقانه لمس کردم.

چقدر مشتاقم که به تو بگویم:

چطور می توانی زندگی زیباتر و مفیدتر را تجربه کنی...

احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.

من صبورم،

بیش از آنچه تو فکرش را می کنی.

حتی دلم می خواهد به تو یاد دهم که چطور با دیگران صبور باشی.

من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم،

منتظر یک سر تکان دادن،

یک دعا،

یک فکر،

یا گوشه ای از قلبت که بسوی من آید.

خیلی سخت است که مکالمه ای یکطرفه داشته باشی.

خوب،

من باز هم سراسر پر از
عشق منتظرت خواهم بود،

به امید آنکه شاید فردا کمی هم به من وقت بدهی!

آیا وقت داری که این نامه را برای دیگر عزیزانم بفرستی؟

اگر نه،

عیبی ندارد،

من می فهمم و سعی می کنم
راه دیگری بیابم.

من هرگز دست نخواهم کشید...

روز خوبی داشته باشی.

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 16 شهریور1392 توسط سمیه
 

نوشته شده در تاريخ یکشنبه 23 تیر1392 توسط سمیه
 
به سلامتی رفیقایی که سر قرار گوشی هاشون رو  سایلنت نمیکنن

♠♠♠

سلامتی رفیقایی که روز قیامت فقط زمین ازشون شاکیه اونم بخاطر سنگینی مرامشون

♠♠♠

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت اما کم برداشت که رفیقش کم نیاره

♠♠♠

به سلامتی رفیقی که وقتی میاد سر خاکم نمیتونم پاش وایستم

♠♠♠

به سلامتی رفیقی که وقتی بهش میگی دلم گرفته بیا بریم بیرون فقط یه کلمه میگه ساعت چند؟

♠♠♠

به سلامتی رفیق که مثل خط وسط جاده هاست_تیکه تیکه میشه ولی پابه پات میاد 

♠♠♠

به سلامتی دلم که جا واسه همه داره

♣♣♣

سلامتی خودم که هرکس منو دید گفت چقد سرش شلوغه ولی فقط خودم فهمیدم که چقد تنهام

♣♣♣

به سلامتی دلی که کسی منتظرش نیستو بی خیالشم نیس

♣♣♣

به سلامتی پدری که کف تموم شهر و جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن

☻☻☻

به سلامتی پدری که وقتی میاد خونه درد و از ما پنهون میکنه

☻☻☻

به سلامتی اونیکه تو خیالمونه اما بی خیالمونه

♥♥♥

به سلامتی پاک کن که خودشو بخاطر اشتباهات ما کوچیک میکنه

♥♥♥

سلامتی خودکارم که پای هرچی رو به جای من امضاء میکنه

♥♥♥

به سلامتی اشک که وقتی میبینه چشم ناراحته خودشو فدا میکنه

♣♣♣

سلامتی خنده ای که کمکت میکنه حال داغونتو برای هرکسی توضیح ندی

♦♦♦

به سلامتی اونایی که هیچوقت سختی مرد بودنو با راحتی نامردی عوض نمیکنن

♣♣♣

به سلاتی دریا که همه با لبش خاطره دارن

♦♦♦

به سلامتی کسی که از پرسیدن یارت چگونه بود؟گفت:نامرد نبود تا آخرش بود اما حیف که قسمت نبود

♣♣♣

سلامتی همه ی اونایی که موندن زیر آواری که یه روزی فکر میکردن محکم ترین تکیه گاهشونه

♦♦♦

سلامتی کسی که نفس میکشد اما هم نفس نداشت

♣♣♣

سلامتی کسی که خدید تا غمشو هیچکس نبینه

♦♦♦

سلامتی بالشتم که فقط اون صدای هق هقمو میشنید

♣♣♣

سلامتی اونایی که خیلی تنهان نه که نمیتونن با کسی باشن فقط دلشون نمیخواد باهرکسی باشن

♠♠♠

به سلامتی کسی که دیگه بهش زنگ نمیزنیم اما اگه بفهمیم خطش خاموشه دق می کنیم !

♣♣♣

به سلامتی باارزش ترین پول دنیا تومن

♣♣♣

به سلامتی کسی که خندید ولی غمش را کسی نفهمید

 

نوشته شده در تاريخ یکشنبه 23 تیر1392 توسط سمیه
 

تابلو ؛ نقاش را ثروتمند کرد.

شعر ِشاعر به چند زبان ترجمه شد.

کارگردان جایزه ها را درو کرد...

و هنوز سر همان چهار راه واکس میزند

کودکی که بهترین سوژه بود


مايكل شوماخر چندين سال متوالي در مسابقات رالي در دنيا اول شد.

وقتي رمز موفقيتش را پرسيدند، در جواب گفت:

تنها رمز موفقيت من اين است كه

زماني كه ديگران ترمز مي گيرند، من گاز مي دهم .

 روزهاي برفي طولاني ترند ، براي کودکي که از سوراخ کفشش به

زمستان مي نگرد !


شرم میکنم با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو، وزن سیری ام را بکشم.

بــــــهانه گـــــــير ،زبــــــــــان نفهم … دلـــــــــــم را مـيگويـــــــــم … !

آخــــــــر تــــورا از کـــــــجا برايش بـــــــــياورم

 بــه هـــرکــس مـــی گـــویـــم "تـــــو"

بـــه خـــودش مــیــگـــیــرد. . .!

امـــا نـــمـــی دانــــــد کــــــه

هــیـــچ کــس بـــرای مـن

"تـــــــو"

نـــمــی شـــود. . . . !

 

نوشته شده در تاريخ یکشنبه 23 تیر1392 توسط محمد
 
نوشته شده در تاريخ یکشنبه 23 تیر1392 توسط سمیه
 
 

حکــــم اعــدام بود ...
اعدامـــی لــحظه ای مـــکث کــرد و بـــوسه ای بر طنــاب دار زد

دادســتان گفت:

صـــبر کنید آقــای زنــــدانــی این چــــه کـــاریست !؟؟

زنــدانی خـــنده ای کــرد و گفت :

بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم ،

ولی آدم ها !!!!! بدجـــور زمــینــم زدن !

 

نوشته شده در تاريخ یکشنبه 23 تیر1392 توسط سمیه
 
 خدای من؛ خطاهایم؛

خطاهایم لباس پستی و ذلّت تنم کرده؛

خواستم و نشد ...

آرزوهایم را ، امیدهایم را یکی یکی به آتش می کشم.


تا اندکی گرم شوم...!

چه طعم تلخ و زننده ای دارد این جراحت های افکارم


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:خنده دار,باحال,جذاب,ترول, توسط محمد رحماني |